- پاره پاره
- ریش ریش، تکه تکه
معنی پاره پاره - جستجوی لغت در جدول جو
- پاره پاره
- جامه یا پارچه یا چیز دیگر که بیشتر جاهای آن دریده و ازهم گسیخته باشد، پاره پار، پارپار، تکه تکه، لخت لخت، ریش ریش
- پاره پاره
- از همه جا دریده، قطعه قطعه، تکه تکه، اندک اندک، رفته رفته، کم کم
- پاره پاره
- рваный
- پاره پاره
- zerrissen
- پاره پاره
- порваний
- پاره پاره
- podarty
- پاره پاره
- rasgado
- پاره پاره
- strappato
- پاره پاره
- rasgado
- پاره پاره
- déchiré
- پاره پاره
- gescheurd
- پاره پاره
- ممزّقٌ
- پاره پاره
- फटा हुआ
- پاره پاره
- kupasuka
- پاره پاره
- پھٹا ہوا
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پاره پاره
پاره پاره
پاره پاره لخت لخت
پله پله اندک اندک بتدریج
پله پله، کنایه از درجه به درجه
محبوب شوخ و شنگ
زن خوشگل و زیبا مانند ماه